بقیمون اونقدر درگیریم که تو این موضوع کاری از دستمون ساخته نیست!
اینو گفتم که یه وقت خدایی نکرده فکر نکنین من دارم از فینگیل سواستفاده میکنم مثلا:)
فینگیل (با نـــاز): "گـربندند"مو ببین..."گربندند" گذاشتم!
من(با خنده بغل میگیرمش): گردنبند...گردنبند درسته...بگو!!
+(شیطون میخنده): "گربندند"
=(میخوام قانع اش کنم که بگه گردنبند):فینگیل...میدونی گردنبند یعنی چی؟؟! یعنی چیزی که باش گردنو...
+چی؟!
=میــ"بَند"ن!!
+(داد میزنه):میبنــ"دَند"!!
=آفرین...حالا بگو گردنـــ"بَند"...
+گربَنـــ"دَند"...!!! :|||
خاطره نوشت:یاد اون زمانایی افتادم که غزل غزال به دور برگردون میگفتن "دور گَر بَربَری دون دون":دی
منم اونقدر اینو باشون تکرار گرده بودم که دیگه زبونم به دور برگردون گفتن نمیچرخید اصلا:))))
یادش بخیر چقدر شرّ بودیم اون موقع ها...
اونقدر تو سرویس حرف میزدیم و بالا پایین میکردیم که تو هشت ماه سال تحصیلی نُه بار سرویس عوض میکردیم:)
اصلا مسئولای سرویس مدرسه وقتی اسممونو میشنیدن به خود میلرزیدن :دی
البته الان هم به اندازه کافی شرّ هستیما...شاید فقط یکم کمتر از اونموقع... ولی از سال دیگه غزالمون میره شهر دانشجوییش...آخه اونم 18-19 روز دیگه کنکور داره...
خلاصه که یکیمون میره دیگه...مطمئنم موفق میشه...اما جاش خالی میشه و دل ما هم تنگ:)
(22)برنامه ریزی...برچسب : نویسنده : 8paeize-por-rang0 بازدید : 129